پرهامپرهام، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

گل پسر مامان

خرید لباس عید برای پسر طلای مامان

پنجشنبه عصر بود نمیدونم چندم اسفند ۲۱ بود انگار بابا علی قول داد زود بیاد از سر کارش بریم خیابان بهار لباس بخریم  ساعت هفت اومد نیم ساعتی نشست و با ما عصرانه خورد شد هفت و نیم  بعد گفت شام چی داریم  شام هم خورد شد ساعت هشت  من دیگه حاضر بودم میخواستم پرهام حاضر کنم گفت بزار پنی کوچولو ببینم شد ۸ و نیم  بااخره رفتیم  لباسها که خیلی گرون بودن  دلم برای لباس های دخترونه غش میرفت و بابا علی دلش واسه لباس پسرونه  کلا احساسش برای لباس پسرونه هست  ولی شلوار لی اول خریدی تومن  بعد رفتیم یه گوشه باقالی خریدیم خوردیم تصمیم گرفتیم دنمپپپچی بخریم  دیگه داشت دیر میشد مغازه ها دا...
23 اسفند 1393

پرهام سه سال و هشت ماهه

سلام  من برگشتم  مامان پرهام با کلی خاطرات فراموش شده و نشده  اینبار میخوام مطالب رو با تبلت هر شب یا هفته ای یکبار بزارم خیلی با تبلت ور رفتم و نرم افزار های مختلف امتحان کردم تا بالاخره یافتم چطور عکسها را سایز کنم پسرم سه سال و هشت ماهه شده  همش خودشو با دوستاش مقایسه میکنه میگه من باید چقدر بزرگ بشم تا اندازه  عمران بشم  تا اندازه امیر رضا بشم تنها مشکلم با پرهام ۱_مهد نرفتنشه  ۲_احساساتی بودن شدید  ۳_توقع داشتن ۴_و آخریشو بگم ؟ داره لوس میشه بچه ننه  مهد نرفتنش که تقصیر خودم بود که دیگه انقدر گند زدم حد نداشت تو دو سالگی که گذاشتمش سرای محله عالی بود  این...
3 اسفند 1393
1